Saturday, August 12, 2006

خلوتی آبی و سپید
 
من خواب دیده ام...
که خاطره ها را می شود میان دفتر نوازش کرد
و یادگاری، بر تنه ی بید مجنون نوشت
من خواب دیده ام...
که لبخند، میان ابرها پرواز می کند
و نگاه، زیر امواج دفن می شود
خلوتی آبی و سپید، که کلاغان را، راهی نیست!
من خواب دیده ام...
که آرزو ها دل به شهاب نمی بندند
خواب هایم بوی یاس می دهند
باورشان می کنم!


نسیم

 
|
........................................................................................

Home