Sunday, July 30, 2006

...
 
تو خودم بودم که مـشتـشو جلوی صورتم حس کردم:
_ بفرمایید!
دستمو باز کردم، یه مشت آجیل ریخت کف دستم...
کـاش تو همه ی مشت های بسته آجیل بود!


نسیم

 
|
........................................................................................

Home