Saturday, July 16, 2005

تظاهر؟!
 
آدما وبلاگ می نویسن که بقیه بخونن! که همراه باشن! که نظر بدن... اصلا" فرق دفترچه ی خاطرات با وبلاگ همینه : مخاطب!
ولی اینکه یکی هر دو سه روز، یه مطلب جدید اضافه کنه به اون خونه ی شیشه ای -که تو رو یکطرفه به بقیه می شناسونه و مجبوری زیر ذره بینش مواظب خیلی از کارات باشی!- نه به دلیل خوشحالیشه، نه اعتیادش! بلکه به دلیل نیازش به ارتباطه! اصلا" ما آدما، چرا با هم حرف می زنیم؟ چرا از تنهایی فراری ایم؟ چرا سکوت، آزارمون میده؟ چرا به نظرمون "طرد شدن" بده؟؟
چون به هم احتیاج داریم! به کمک هم، به همراهی هم، به حضور هم... دلیل ارتباطات ما نه تظاهره، نه سر کار گذاشتن بقیه، نه دروغ بافتن و به خورد هم دادن!
آره! من می تونم ناراحتی هامو رو یه کاغذ بنویسم و بندازمش دور! می تونم بغض هامو فرو بدم و تو "سکوت" فریاد بکشم! ... همین طور می تونم تمام روز رو تنها، یه گوشه بشینم و فکر کنم. می تونم در انزوا ،خودمو رشد بدم. می تونم تمام ارتباطاتمو قطع کنم و فقط درس بخونم! (شاگرد اول که عمرا" نمیشم!!! :)) ولی جزو 5 تای اول میشم!) ... ولی تمام کارایی که ما می کنیم، تمام اهدافمون، زندگیمون، آینده مون،.. در ارتباط با اطرافیانمون معنی پیدا می کنه... در حضور تمام کسایی که دوستشون داریم، کسایی که برامون مهمن، فرق دارن!...براشون مهمیم، دوستمون دارن!!
من خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که هر از گاهی آپدیت کردن وبلاگ، جز اینکه "نویسنده ای داره که عاشق نوشتنه، برای مخاطباش -که خیلی وقتا یا دوستای خوبی هستن یا میشن- ارزش زیادی قائله، و اصولا" از تنهایی بیزاره" هیچی رو نشون نمیده :)
.....................................
پ ن1: البته به نظر من وبلاگ نویسی به جز" ارتباط" خیلی محاسن دیگه هم داره.(چون به مطلبم مربوط نبود،اونجا نگفتمشون) وقتی وبلاگ می نویسی و نظر می خوای، یعنی فقط گوینده نیستی، یعنی می تونی بشنوی و راجع به شنیده هات فکر کنی.می تونی با دیدگاه های مختلف و متضاد آشنا بشی. وخیلی وقتا در مورد مشکلاتت به نتایج فوق العاده ای می رسی.. وبلاگ نوشتن یعنی تمرین انتقاد پذیر بودن! یعنی روی اشتباه، تکیه نکردن... یعنی یاد گرفتن روش برخورد با انواع نظر- و حتی گاهی توهین- ... یعنی تصمیم! ... وبلاگ نوشتن یعنی پای حرفی که می زنی وایستا، و اگه تونستن با دلایل منطقی متقاعدت کنن که اشتباس، بپذیر! یعنی مسئول باش! یعنی گاهی انتقاد کن و نترس!! به همه ی چیزایی که می بینی خوب دقت کن ،چون می تونن سوژه ی مطالبت باشن!
همه ی اینا رو باور دارم ولی می دونی، ایجاد این شناخت یه طرفه خیلی وقتا دردسر سازه! زندگی تو این خونه ی شیشه ای گاهی ترسناکه!
پ ن2: خیلی طولانی شد!! اگه تا اینجا خوندین، تبریک میگم! صبرتون خیلی زیاده! شما با سه چراغ سبز به مرحله ی بعد راه پیدا کردین! (چشمک!)


نسیم

 
|
........................................................................................

Home