Home etc.
|
Wednesday, May 25, 2005
لطفا" به گیرنده های خود دست نزنید! هی ما می خوایم مسائل خصوصی دانشکده رو به اطلاع عموم نرسونیم! نمیذارن که! ایمن مجبورم کرد با این قلم شیوا راجع به ابتکارات بی نظیر خودم و جوانه بنویسم و لیست کامل اسم های جدید بچه ها رو اعلام کنم. این جوری: خودم: الست جوانه: ولست مهدی: دون دون وجه تسمیه و توضیحات: من و جوانه السون و ولسونیم چون تا بتونیم با همیم و تا جایی که بشه فندق و پسته رو با دندون می شکنیم (یعنی هر کاری که نباید کرد، می کنیم و شیطون هی گولمون می زنه :)) ، چشمامونم کلی برق می زنه!!) دون دون مهدیه -در واقع مهدی، دون دونه!!- چون اطلاعات جامع و کاملی در مورد جوش، انواع جوش، راه های مبارزه با جوش و ... داره و جدیدا" مقاله ای منتشر کرده به اسم "چگونه با وجود جوش، اعتماد به نفس خود را بالا نگه داریم؟" ... تنها مشکل این نام گذاری اینه که مهدی با من و جوانه تو یه برنامه ست!!! :(( شانس نداریم که! ایمن: لوک خوش شانس! بهروز، سعید، مجید و محمد رضا : دالتون ها سالار : جالی :)) وجه تسمیه و تو ضیحات: ایمن شباهت فوق العاده ای به لوک خوش شانس داره. این شباهتو من کشف کردم! :)) ما که لوک صداش می کنیم! شما هم بسته به میزان صمیمیت می تونین لوک، لوک خوش شانس، لوک خر شانس!، بابا خر شانس!، بابا خر!!،هی شانس! و ... صداش کنید!:)) برای برقراری ارتباط با این نوع لوک ، به جای اد کردن تو ارکات و غیره می تونید سراغ جالی یا دالتون ها رو ازش بگیرید. باور کنید راهش اینه! :)) سالار هم وقتی خیلی می خنده و پهن میشه رو زمین، شبیه جالی میشه! (من شرمنده! این شباهتو دیگه من کشف نکردم! ) بهروز اینا هم چون بیشتر وقتا با همن و از نظر ترتیب قدی هم خیلی ردیفن، شدن دالتونا! (این شباهتو هم من پیدا کردم! ایول!) به این ترتیب، محمد رضا میشه "جو" ، بهروز هم "آوریله" . اسم اون دو تا وسطیا رو هر کی می دونه، در اسرع وقت به کلاس 206 دانشکده ی علوم مراجعه کرده، دانشکده ای را از نگرانی برهاند! پگاه و سحر: پت و مت وجه تسمیه و توضیحات: پگاه و سحر از بچه های زیستن! آخرش من نفهمیدم کدوم پته، کدوم مت! از اون جایی که این نام گذاری رو مجید انجام داده، و از اونجایی که....و به این دلیل که... برای کسب هر گونه اطلاعات بیشتر به مجید مراجعه کنید! صدف: سفید برفی امیر: مخمل! وجه تسمیه و توضیحات: شوخی! اونم با دوتا سال بالایی؟؟ ... جمله ای که شنیدید، یک پیام بازرگانی بود! ادامه ی برنامه: صدف خیلی خیلی شبیه سفید برفیه! اینو اولین بار جوانه فهمید :) امیر هم مخمله! همون گربه هه که تو خونه ی مادر بزرگه دنبال جوجه ها بود... شبیهشه دیگه! من بی تقصیرم :)) امیر تهدید کرده به تلافی یه سی دی اسم بده بازار :)) یه" سه کله پوک" وچند تا زمبه و تسوکه و اینا هم داریم که مربوط به کارتن " این نشان حاکم بزرگ، میتی کومان ! احترام بگذارید" ه! که می ترسم بگم بهشون بر بخوره! پس فعلا" بی خیال! :) پی نوشت1: این پست، به محض پیدا شدن اسامی جدید آپدیت خواهد شد! پی نوشت2: با اینکه تابلوه، به عنوان توضیح اعلام می کنم که تمامی مطالب، صرفا" شوخیه! اگه به کسی بر می خوره، بگه من سریعا" قسمت مربوطه رو حذف کنم که ما اصلا" حال و حوصله ی دردرسر نداریم! نسیم | 8:03 PM |
|